loading...
فان پارسی | پایگاه تفریح و سرگرمی پارسی زبانان
پدرام بازدید : 540 1392/11/15 نظرات (0)

http://up.funpar30.ir/up/funper30/Pictures/post_pic/92/11/fun/badshansi.jpg

 


مرد ثروتمندی مباشر خود را برای سرکشی اوضاع فرستاده بود. پس از مراجعه پرسید :
- جرج از خانه چه خبر؟
- خبر خوشی ندارم قربان سگ شما مرد.
- سگ بیچاره پس او مرد. چه چیز باعث مرگ او شد؟
- پرخوری قربان!

- پرخوری؟مگه چه غذایی به او دادید که تا این اندازه دوست داشت؟

- گوشت اسب قربان و همین باعث مرگش شد.
- این همه گوشت اسب از کجا آوردید؟
- همه اسب های پدرتان مردند قربان!

- چه گفتی؟همه آنها مردند؟
- بله قربان . همه آنها از کار زیادی مردند.
برای چه این قدر کار کردند؟
- برای اینکه آب بیاورند قربان!
- گفتی آب آب برای چه؟
- برای اینکه آتش را خاموش کنند قربان!
- کدام آتش را؟
- آه قربان! خانه پدر شما سوخت و خاکستر شد.
- پس خانه پدرم سوخت ! علت آتش سوزی چه بود؟
- فکر می کنم که شعله شمع باعث این کار شد. قربان!
- گفتی شمع؟ کدام شمع؟
- شمع هایی که برای تشیع جنازه مادرتان استفاده شد قربان!
- مادرم هم مرد؟
- بله قربان .زن بیچاره پس از وقوع آن حادثه سرش را زمین گذاشت و دیگر بلند نشد قربان !
- کدام حادثه؟
- حادثه مرگ پدرتان قربان!
- پدرم هم مرد؟
- بله قربان. مرد بیچاره همین که آن خبر را شنید زندگی را بدرود گفت.
- کدام خبر را؟
- خبر های بدی قربان. بانک شما ورشکست شد. اعتبار شما از بین رفت و حالا بیش از یک سنت تو این دنیا ارزش ندارید .من جسارت کردم قربان خواستم خبر ها را هر چه زودتر به شما اطلاع بدهم قربان !!


منبع : smsbas.org

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    نظرسنجی
    آیا از مطالب سایت راضی هستید ؟
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 614
  • کل نظرات : 132
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 36
  • آی پی امروز : 68
  • آی پی دیروز : 186
  • بازدید امروز : 160
  • باردید دیروز : 1,025
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 160
  • بازدید ماه : 9,190
  • بازدید سال : 59,716
  • بازدید کلی : 868,287
  • تبادل لینک